سابقه بهداشت فردی به دوران ماقبل تاريخ بر میگردد. احتمالاً انسان نخستين دريافته بود كه بين پاكيزگی دست و بدن با بيماریها رابطه وجود دارد. براساس شواهدی كه از 8/1 ميليون سال قبل به دست آمده است، انسانهای اوليه آب را میجوشاندند و از آن برای شستشو استفاده میكردند. ضمناً آنها خانوادهها و جوامع كوچكشان را برای دسترسی به آب در كنار جویها و رودخانهها مكان میدادند. در آن زمان استفاده از ادرار انسان و حيوانات نيز برای تميز كردن بدن و لباس رايج بود (ماده قليايی كربنات آمونيوم كه از تخمير اوره ادرار ايجاد میشود در تركيب با چربیها صابون تشكيل میدهد وباعث حذف چرك میگردد.)
در دوران باستان (2500 ق م تا 476 ب م ) استحمام وشستشوی لباس توسعه پيدا كرد. در اين دوران برای اولين بار از مواد فعال سطحی (سورفكتانت) بعنوان تميز كننده استفاده بعمل آمد و با ساخت حمامهای عمومی حمام كردن بعنوان يك آداب اجتماعی مورد توجه قرار گرفت.
صابون های ابتدايی با عصاره گيری ( آبی) از خاكستر قليايی گياهان ساخته میشد. بدين منظور گياهان مديترانه ای از جنسهای Salsola, Salicornia ,Saponaria بيشتر مورد استفاده قرار میگرفتند.
براساس شواهدی از تاریخچه محصولات شوینده، واژه صابون (Soap ) از نام يك تپه باستانی به نام ساپو (Sapo) در رم اقتباس شده است. در آن محل حيوانات قربانی واجساد آنها سوزانده میشد. به مرور زمان چربی بدن حيوانات و خاكستر باقی مانده از آنها با آب باران شسته و وارد رودخانه تيبر (Tiber ) میگرديد. زنان آن منطقه دريافته بودند كه گل رس بستر رودخانه خاصيت شويندگی دارد لذا از آن برای شستن البسه و بدن استفاده بعمل میآوردند.
توليد هدفمند صابون به 2800 سال قبل از ميلاد مسيح برمیگردد. در آن زمان برای اولين بار چربیها به همراه خاكستر جوشانده شدند تا صابون (نمك اسيد چرب) از هيدروليز قليايی تری گليسيريد (استر) شكل بگيرد و گليسيرين (الكل) بعنوان ماده جانبی ايجاد شود. در آن زمان چربی مورد استفاده معمولاً از بز و چوب مورد مصرف از درخت غان بوده است. زنان برای لكه بری لباس از خاك لكه بری (Fullers earth ) استفاده میكردند و برای سفيد كردن لباس از گاز حاصل از سوزاندن گوگرد ( دی اكسيد گوگرد) بهره میجستند.
قرون وسطی ( 476 تا 1453 ميلادی ) در اروپا را بايد دوران پسرفت تمدن و بی توجهی به بهداشت قلمداد كرد. در آن زمان مردم يك ترس موهوم نسبت به آب پيدا كردند و آن را عامل بيماری میپنداشتند. خانهها و خيابانهای شهر از زباله و فضولات پاك نمیشدند و لباسها ماهها مورد شستشو قرار نمیگرفتند. عدم توجه به بهداشت باعث شد تا طاعون سياه در قرن چهاردهم ميلادی دهها ميليون نفر را به كام مرگ بفرستد. نكته جالب توجه اينكه صنعت عطرسازي در همان سالها برای پوشاندن بوی بد بدن و لباس، رونق چشمگيری پيدا كرد:
مسلمانان در قرن هفتم ميلادی صابون را به اروپا صادر كردند و كم كم صنعت توليد صابون در غرب پاگرفت. در شمال اروپا صابون را بيشتر از چربی حيوانات ( Tallow ) بخصوص از چربی گاو و روغن ماهي درست می كردند و درجنوب اروپا (ايتاليا، اسپانيا و جنوب فرانسه) از روغنهای گياهی و بطور ويژه روغن زيتون بهره میجستند، البته صابون ساخته شده از روغنهای گياهی كيفيتی به مراتب بهتر از چربی های حيوانی داشت. بعداً صابون سازها با افزودن رايحه گياهان معطر به صابون بر جذابيت آن افزودند.
دوران رنسانس (1450 تا 1700 بعد از ميلاد) را دوران شكوفايی خرد و رشد هنر در اروپا میدانند. در اين زمان برخلاف دوره قبلی كه شستشوی بدن را باعث بازشدن روزنههای پوست و ورود عامل طاعون میدانستند، بهداشت فردی برای جلوگيری از بيماریها موكداً توصيه میشد و پاكيزگی بعنوان يك ارزش اجتماعی مورد توجه قرار میگرفت. به همين دليل تجارت صابون رونق فراوانی پيدا كرد و كارخانههای زيادی در قرون 16 و17 ميلادی تاسيس شدند. در آن دوران، بندر مارسی در فرانسه بعنوان يك مركز اصلی برای توليد صابون در جهان شناخته میشد.
در قرون 18 و 19 ميلادی همزمان با رشد روز افزون دانش و صنعتی شدن كشورهای غربی، صابون از حالت يك كالای لوكس و گرانقيمت خارج شد و بعنوان يكی از ضروريات بهداشت فردی و جزيی از لوازم مصرفی خانوار مورد توجه قرار گرفت. در نيمه قرن نوزدهم بود كه دانشمند فرانسوی لويی پاستور ارتباط بين بسياری از بيماریها با ميكروارگانيسمها را كشف كرد و از آن زمان به بعد برنامههای بهداشتی و مبارزه با عوامل بيماری زا در تمام نقاط جهان دچار تحول شد. اولين ماشينهای لباسشويی پدالی نيز در نيمه دوم قرن نوزدهم اختراع گرديد.
قرن بيستم را بايد پايان يكه تازی صابون به عنوان يگانه ماده شوينده بدن و لباس قلمداد كرد. محصولی با منشا طبيعی كه هزاران سال با اشكال مختلف همراه بشر رشد و تكامل پيدا كرده بود با كشف الكتريسيته و انسان ورود به زندگی ماشينی ، عرصه را به رقبای سنتتيك خود واگذار كرد به گونهای كه امروز به مقدار محدود برای بهداشت فردی (Personal Care ) و به مقدار بسيار كمتر برای بهداشت خانه (Home Care) مورد استفاده قرار میگيرد.
تاریخچه محصولات شوینده، بهداشتی و آرایشی بیانگر این است که در طول جنگ جهانی دوم، تحقيقات بر روی سنتر مواد شوينده شتاب زيادی پيدا كرد. از يك طرف كمبود چربی های حيوانی و گياهی به دليل شرايط جنگی و از طرف ديگر نياز سربازان به شستشوی لباس در آبهای سخت و سرد باعث شد تا دترجنتهای صناعی (Synthetic) پا به عرصه وجود گذارند. نخستين دترجنت صناعی در سال 1916 صناعی سنتز و محصول آن در سالهای 1930 وارد بازار آمريكا شد اما توليد انبوه اين محصولات از سال 1946 آغاز گرديد. اولين محصول از اين مواد كه به شوينده ساخته شده (Built Detergent ) معروف شد برای شستشوی لباس مورد استفاده قرار میگرفت. اين محصول حاوی ماده فعال سطحی (Surfactant) و سازنده (Builder) بود. ماده سازنده با حذف يونهای مزاحم باعث میشود كه محصول شوينده در هر شرايطي كف كند و چرك را به خوبی از لباس بزدايد.
امروزه تعداد زيادي از محصولات پاك كننده، شوينده، بهداشتی و آرايشی در فروشگاهها يافت میشود كه با اهداف خاصی توليد میگردند. موضع اثر بعضی از آنها مانند پاك كنندهها و شويندهها سطوح و لوازم موجود در خانه است (Home care) مانند شيشه شوی، پودر لباسشويی، مايع ظرفشويی و … اما بسياری از آنها مانند محصولات بهداشتی و آرايشی، بر روی بدن مورد استعمال قرار میگيرند (Personal Care) مانند: شامپو، خميردندان، كرم، رژ و …
منابع:
1.Stalmans, M. & Guhl, W. (2003). An Introduction to the Historical Developments of Laundry. Household and Personal Care Today, pp.17-22
2.Encyclopedia Britannica (2003). Man-made Fibre. Encyclopædia Britannica Premium Service.